حجت الاسلام امراللهی:
تأملاتی در اهداف، انگیزهها و سازوکارهای تحقق "وحدت حوزه و دانشگاه"

مدیر گروههای معارف اسلامی: اسلامی شدن روح و محتوا و روشهای دانشگاه و تصحیح روابط و اصالت قائل شدن مديريتهای آن برای اسلام است.
به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، حجت الاسلام امراللهی مدیر گروههای معارف اسلامی در سالروز وحدت حوزه و دانشگاه گفت: در این چند دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، درباره «وحدت حوزه و دانشگاه» چه بسیار سخنها، اعم از سخنرانی و سمینار، نظریه و مقاله، کتاب و ویژهنامه و... ارائه و منتشر شده است؛ اما یکی از آسیبهای جدی عدم تحقق وحدت مورد انتظار و شاید در جاهایی گسست در راه تحقق این آرمان والای انقلاب، عدم شناخت دقیق و کافی طرفین تعامل و وحدت از یکدیگر و شاید در جاهایی تلقی نادرست از ماهیت و وظایف دیگری است. بدیهی است که دنبال شدن تخصصهاي دانشگاه در حوزه و بالعكس و یا اجراي برنامههاي حوزه در دانشگاه و بالعكس، اهداف اصیل و اصلی «وحدت حوزه و دانشگاه» نبوده و نیست.
وی با اشاره به نخستین و مهمترین اهداف بزرگان انقلاب افزود: روشن است که منظور از «وحدت» در اندیشه مبدعان وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت و یگانگی فیزیکی نیست؛ بلکه مقصود، وحدت در اهداف بلند و تعامل مستمر این دو نهاد مقدس در تحقق اهداف و همكاری متقابل و حرکت هماهنگ این دو بال در پرواز به سوی آرمانهاست. بیگمان «اسلامی شدن دانشگاه» و «به روز شدن حوزه»، نخستین و مهمترین اهداف بزرگان انقلاب در طرح این ایده نو و حیاتی بوده است.
مدیر گروههای معارف اسلامی گفت: اسلامي شدن روح و محتوا و روشهای دانشگاه و تصحیح روابط و اصالت قائل شدن مديريتهای آن براي اسلام، كه نتيجه آن تبدیل دانشگاه به پرورشگاه متخصصان مسلمان و متعهدی که با رواج ارزشهاي اصیل اسلامی و بر مدار انسان متعالی، به عنوان عقبه فکری و اندیشهای جامعه پیشرو و تمدنساز اسلامی، نقش آفرینی می کنند خواهد بود.
مبرهن است که «به روز شدن حوزه» نیز تلاشی براي ایجاد رغبت و شوق بیشتر مردم در نسبت یافتن عمیقتر با دين خداست. هرچند تعامل اساسیتر این دو نهاد با یکدیگر میتواند به تعامل بين روشهای پژوهشهای علمی و مطالعات دينی باز گردد.
حجت الاسلام امراللهی در ادامه افزود: متاسفانه از آسیبهای تاریخی و بنیادی عدم تحقق این وحدت آرمانی، ریشه در «جدايي علم جديد از دين» دارد. تأمل در ریشههای این گسست و چالش تاریخی، میتواند ريشههای اختلاف حوزه و دانشگاه را ترمیم و اصلاح کند. در این باره چند نکته را نباید فراموش کرد: تقريب و همدلی بين گروههای آموزشی دانشگاهی و حوزوی به منظور افزايش احترام متقابل و درك درست و واقع بينانه از يكديگر و پرهيز از خودمحوری و احساس استغنای كاذب حوزويان و دانشگاهيان از یکدیگر؛ تضارب آراء بيشتر حوزه و دانشگاه در جهت رفع خلأهای فرهنگی و اخلاقی دانشگاهها و تلاش برای افزايش سلامت روانی و اعتماد به نفس و موفقيت جوانان، و نیز در عرصه تحقيقات علمی و پژوهشی و حتی در تحقق ظرفيت های گسترده جهان اسلام و كشورهای اسلامی و.
وی با توجه به اهمیت ویژه اسلامی شدن دانشگاهها گفت: یکی از ساز و کارهای جدّی و راهکارهای عملی تحقق «اسلامی شدن دانشگاه» را میتوان در فلسفه وجودی و رسالت «گروه معارف اسلامی» در دانشگاه دید. ایجاد بینش بالا و والای دینی و ارتقای سطح اطلاعات گسترده در مقاطع مختلف تحصیلی، ایجاد تعهد و انگیزه لازم نسبت به رعایت ارزشهای اصیل دینی و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی از طریق ارائه آموزشهای لازم در قالب دروس معارف اسلامی ، مشاوره و فعالیت های فوق در امر آموزش و پژوهش.
مدیر گروههای معارف اسلامی عنوان کرد: دروس معارف اسلامی، به عنوان دروس هویتی و شخصیتساز مطرح است، به این معنا که اصل تأثیرگذاری شخصیتی و ساختن هویت دینی و انقلابی دانشجو بر عهده این دروس میباشد. بنابر این حکمت ارائه دروس معارف اسلامی در دانشگاهها نمیتواند صرف آموزش و انتقال مفاهیم خاص دینی باشد وچه بسا جنبه پرورشی و تربیتی این دروس بسیار قویتر از جنبه آموزشی آن است. البته باید اذعان و دقت نمود که پرورش و تربیت، بدون علم و تحصیل معارف والای اسلامی امکان پذیر نیست.
وی در ادامه افزود: استاد شایسته دروس معارف اسلامی، در کنار متن و محتوای مناسب و قوی، همکاری و همراهی در فراهمآوری شرایط مکانی و جذابیتهای فیزیکی کلاس و دانشگاه (که البته بر عهده مدیران عزیز دانشگاهها است) میتواند به تلقی درست دانشجو و توقع بجای او از دروس معارف اسلامی و اهداف مقدس این دروس، تا حدودی زیادی کمک کند.
ارسال به دوستان